پس از تندباد سال 88 اكنون نگاه ها به آينده دوخته شده است چه كسي، با چه بينش و با چه رويكردي پيروز رقابت هاي سياسي بعدي خواهد بود.
الف- نظر نويسنده مبناي تمايزات آينده مقولات فرهنگي است و جامعه بهصورت عيان از حيث فرهنگي به مرحله انتخاب رسمي و علني رسيده است. در رقابت هاي بعدي مردم براساس مشرب فرهنگي خود جريان سياسي مطلوب خويش را برميگزينند.
ب- براساس نظريه انتخاب عقلايي مردم در مرحله نهايي گزينش خود به جرياني اظهار تمايل خواهند كرد كه مدعي پر كردن خلاء امروز جامعه باشد. اين نوشتار در باب نواقص موجود در باورهاي ادبيات و رويكردهاي اجتماعي و عمومي يا نخبهگرايانه موجود در بين بازيگران سياسي مطلبي ارائه مي كند، متن حاضر تأكيد ميكند مردم به جست وجوي آن چيزي خواهند رفت كه مناديان آن به درستي يا با هوشمندي آن را بهعنوان ضعف صاحبان فعلي قدرت جلوه ميدهند.
هرچيزي كه امروز جاي آن خالي است، فردا شعار و برنامه مردمپسند كشور خواهد بود.
ج- تصور اين كه بازيگران سياسي آينده كشور فقط از بين اصول گرايان هستند تصوري بسيار خوش بينانه است. مروجين اين تفكر نخست فعالان سياسي اصول گرا هستند تا به اين ترتيب توجيهي براي يارگيري هاي خود در اين شرايط داشته باشند و ديگر خود جريان اصلاح طلب است تا با انحراف اذهان از فعاليت ها و سابقه اش در خفا به برنامه ريزي و انسجام بخشي مجدد بپردازد.
د- مسئله تعجب برانگيز اين است كه در بين اصول گرايان شاهد واگرايي شديد نيروها نسبت به يكديگر هستيم، بي تدبيري ها، عدم حسن ظن به عملكرد يكديگر و نبودن نهاد يا چهره هاي ميانجي، موجب شده است ظرفيت اصول گرايان بهشدت محدود شود. وظيفه خطير اصول گرايان در قبال آينده چيست؟ آيا با خلق چهره هاي نوظهور و تعجب و استقبال احساسي و لحظه اي عمومي مردم روبه رو خواهيم شد و بازي سياسي را مجددا خواهيم برد؟ آيا بازهم احزاب سياسي جا خواهند ماند؟ آيا سياسيون پذيرفته اند كه نبايد تلاش سياسي را به عرصه تحركات خياباني كشاند؟ آيا تز پوتين، مددوف تحقق پيدا مي كند؟ يا اين كه با مدلي روبه رو خواهيم شد كه جرياني از حاشيه جريان قوه مجريه با ادبيات انتقادي شديد، بهقدرت برسد. فرض كنيم چهره يا جرياني غيراصول گرا بهقدرت برسد، اقتضاعات فرهنگي، اجتماعي و سياسي كشور در آن شرايط چه خواهد بود؟ وظيفه ما اصول گرايان انقلابي ايجاب مي كند كه اميدوارانه و پرتلاش براي طراحي فضاي سياسي آينده تلاش كنيم./زمان